تو مرا آنقدر آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت .
بکنم دل ز دل چون سنگت، تو خیالت راحت
میروم از قلبت،
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی
و به خود میگویی:باز می آید و میسوزد از این عشق ولی
برنمیگردم ، نه!
میروم آنجایی ک دلی بهر دلی تب دارد،
عشق زیباست و حرمت دارد.!
تو بمان!
درباره این سایت